آن تریلر غمگین Zelda بر اساس بررسی ژاپنی آمازون ساخته شده است

همانطور که در آن زمان گزارش شد، سازندگان این آگهی تبلیغاتی از همه چیز، از بررسی آمازون که تحت نسخه قبلی این بازی به جا مانده بود، الهام گرفتند. نفس وحشی. نوشته شده توسط یک کاربر ژاپنی، داستان یک “بزرگسال شاغل” را روایت می کند که روزهای خود را “به وضوح در این فکر می کند که چرا من هنوز زنده ام”.

من آن را به همه تاجران همکارم توصیه می‌کنم که برای حفظ وضعیت موجود تلاش می‌کنند، حتی اگر همه از شما متنفر باشند. نگویید این فقط یک بازی است. ما در دوران طلایی بازی های ویدیویی به دنیا آمدیم. آیا تا به حال دیده‌اید که خانواده‌تان وقتی ماریو می‌پرد، تمام بدن خود را حرکت دهند؟ یادتان هست بازی Mario Kart یا Smash Bros را با دوستانتان که کنترلرهای خودشان را آورده بودند بازی کردید؟ آیا تا به حال در مورد استراتژی های Chrono Trigger یا FF7 با دوستان خود صحبت کرده اید؟ الان میدانم. زمانی که من یک جسور بودم، والدینم برای تولدم، کریسمس و چیزی برای من کنسول‌ها و نرم‌افزارهای گران قیمت خریدند. پدر و مادرم که همیشه از من ناراضی بودند، توانستند از بودجه زندگی خود پول جمع کنند و بازی های گران قیمت برای من بخرند.

من هنوز مطمئن نیستم که چرا در آن زمان سوئیچ را برداشتم. من فقط یک آبجو در یک دست گرفتم و کنسول و زلدا را خریدم و فکر کردم اگر خسته کننده بود می توانم آن را بفروشم.

زیبایی FF7 در آن زمان و شوک گوش دادن به سی دی در تلویزیون… بچه های اخیر ممکن است این احساسات را درک نکنند. آن زمان برای بچه ها چقدر جذاب و نوآورانه بود.

PS من دوست دارم از این Zelda تشکر کنم و از تیم توسعه Mario 64 و نینتندو عذرخواهی کنم. می‌خواهم به خاطر دروغ‌هایی که در آن روز گفتم، عذرخواهی کنم و گفتم که ماریو 64 قدیمی بود، حتی اگر آن را دوست داشتم. من صمیمانه منتظر انتشار ماریو اودیسه در زمستان هستم.

نقدهای 5 ستاره همه خوب هستند، بنابراین در حال حاضر چیزی برای صحبت کردن در مورد من وجود ندارد. این زلدا به من “چالش و پاداش” را می دهد که فراموش کرده بودم. من می توانم آزادانه جهان را بدون نقشه کشف کنم، این یک تجربه ماجراجویی هیجان انگیز است. افراد هم سن و سال من هر روز مریض هستند تا بر فردا غلبه کنند. اما از زندگی خود ناامید نشوید. ماجرایی که می خواستم در چنین مکانی بود.

پس‌اسکریپت، 7 مه: پس از 180 ساعت بازی، تمام “حافظه بازیابی” را به دست آوردم و پایان را دیدم. بیش از هر چیز، می‌خواهم از همه افرادی که نقد افتضاح، طولانی، درهم‌آمیز و شرم‌آور من را که به صورت احساسی نوشته شده بود، خواندند تشکر کنم. همچنین می‌خواهم از همه افرادی که به آن رتبه «مفید» دادند، نه تنها برای خواندن آن، تشکر کنم. حتی در شغلم هرگز مورد قدردانی افراد زیادی قرار نگرفته ام. من واقعا از 180 ساعت دویدن در اطراف Hyrule لذت بردم. مایلم نه تنها از نینتندو بلکه از همه طرفداران زلدا که به حمایت از زلدا ادامه داده اند تشکر کنم. با تشکر از شما برای یک ماجراجویی بزرگ.

بخوانید:   سیم کارت ساخت کلاسیک Factorio اکنون از کنترلر پشتیبانی می کند

من یک بزرگسال شاغل هستم، به اصطلاح تاجر. عجله رفت و آمد، سر تعظیم به مشتریان و رؤسا، مجبور شدن به آموزش کارکنان پایین تر و انجام بسیاری از کارها، من را تکان می دهد و در نهایت هر روز اضافه کاری می کنم. حتی کوهی که در راه سر کار می بینم و اسمش را هم نمی دانم، آزارم می دهد. وقتی به خانه برمی گردم سرم گیج می رود و انرژی برای خوردن غذا ندارم، بنابراین فقط الکل می نوشم و می خوابم. اگر برای بازی کردن وقت داشته باشم، باید به سمینارها بروم یا به دنبال شریک ازدواج باشم، که باعث می شود بیش از آنچه باید باشم، بی تاب شوم. من روزها را به وضوح با این فکر می گذرانم که چرا هنوز زنده ام.

با وجود تمام شباهت‌هایی که بین داستان این مرد و آگهی تجاری وجود دارد، قسمتی که در آن او به خاطر رها کردن ماریو در مقابل کمپین تبلیغاتی پلی‌استیشن عذرخواهی می‌کند—من کاری مشابه با آن انجام دادم. سونیک 3 وقتی دوستانم WipeOut بازی می کردند – ضربه بزنید سخت.

منبع: https://kotaku.com/zelda-tears-kingdom-trailer-commercial-japan-totk-ad-1850467900

من متاثر شدم از اینکه با تاخیر متوجه بسیاری از چیزهایی شدم که به دلیل مشغله زندگی خودم متوجه نشدم. من باید پسرانه تر بودم

دیروز، روز کاری ام، از پنجره قطار به کوهی که حتی اسمش را نمی دانستم به بیرون نگاه کردم و فکر کردم: “به نظر می رسد می توانم از آن بالا بروم.” همون لحظه اشکم سرازیر شد و نتونستم جلوش رو بگیرم. تاجرهای هم سن و سالی که در کنار من بودند باید فکر می کردند: “این مرد چه جهنمی است.”

با The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom حس ماجراجویی خود را دوباره کشف کنید

بخوانید:   چرا XCOM و Marvel's Midnight Suns هرگز برای همیشه بازی هایی مانند Diablo و Destiny نخواهند بود

رفتم الکل بخرم چون تمام شد و دیدم سوئیچ در مغازه ها به فروش می رسد. بعد یاد اون روز افتادم وقتی بچه بودم و واقعاً در ماریو 64 بودم، دوستم گفت: «امروزه لنگ بازی ماریو را بازی می‌کنم! اکنون عصر پلی استیشن است!» و من احساس خجالت کردم در آن زمان، من نمی خواستم دوستم از من بدش بیاید، بنابراین یادم می آید که پاسخ دادم: «آره، حق با شماست. ماریو قبلاً از مد افتاده است!»