اوپنهایمر و باربی یک موضوع واحد مشترک دارند

نسخه عظیم باربی (مارگو رابی)، با لباس شنا یک تکه راه راه سیاه و سفید، کفش های پاشنه بلند و عینک آفتابی، در صحرای صخره ای ایستاده و بیش از نیمی از دختران کوچک در حال بازی با عروسک های بچه در فیلم باربی 2023 زنده هستند.

تصویر: تصاویر برادران وارنر

باربی و اوپنهایمرسرنوشت باکس آفیس تا زمانی که فیلم‌ها به جایگاه پورمانتو نائل می‌شوند، به هم می‌پیوندند و به طور مشترک «باربنهایمر» نامیده می‌شوند، گویی که مجله People فیزیک‌دان و عروسک پلاستیکی قد بلند را در حال قاطی کردن با هم در ساحل مالیبو گرفته است. تاریخ اکران مشترک فیلم ها به طور جدایی ناپذیری روایت های موفقیت یا شکست آن ها را به هم مرتبط می کرد و یک طرفدار ترکیبی از میم های ویروسی به تی شرت های سفارشی و فروش انبوه بلیت برای تماشای پشت سر هم این دو فیلم تکامل یافت.

در همان زمان، گرویگ شاهکارهای چشمگیر خود در طراحی تولید صحنه های صوتی را بر روی سکه یک تولید کننده اسباب بازی قرار می دهد که مستقیم و مادی از کار او سود می برد. این یک حقیقت ناخوشایند است که به شوخی های چشمک زن و خود تحقیرکننده تبدیل شده است. سیاست کلی فیلم مبنی بر رعایت پراگماتیسم در اینجا نیز صدق می کند: گرویگ پول را می گیرد، از هر کاری که می تواند دور می زند و فقط تلاش می کند چیزی بسازد که بتواند با افتخار نام خود را روی آن بگذارد. «این همان چیزی است که هست» ممکن است قوی‌ترین توجیه نباشد، اما در طول روز به مقدار زیادی از ما می‌آید.

نولان سه گانه بتمن خود را مطابق با استاندارد والایی که برای خود تعیین می کند ساخته است، فقط برای ایجاد یک واکنش زنجیره ای که اکنون بازار را با چشم های CGI کارخانه ای بمباران کرده است. با توجه به این همه تقویت پرشور او برای فناوری فیلم های آنالوگ، منطقی است که نولان به دستان او از بالا نگاه کرده است و با دیدن آخرین تحولات در DCEU حداقل یک یا دو بار فکر کرده است که چه وحشتی به بار آورده است.

باربیدوگانگی پرده سوم درباره باربی به چه معناست هرگز حل نمی شود، اما گرویگ و نویسنده همکار نوآ بامباخ حول این ایده هستند که او می تواند برای هر کسی که او را می خواهد، هر آنچه که نیاز دارد باشد. این نتیجه نزدیک به تز در مورد زنانگی است که در یک مونولوگ توسط شخصیت نرمی آمریکایی فررا خلاصه شده است، در انتهای طناب او با انتظارات غیر واقعی و استانداردهای دوگانه پوچ تحمیل شده بر زنان. آنها باید تسلیم شوند، بدون اینکه مانند هول‌ها از تن بیرون بیایند، به اندازه کافی زنانه باشند، اما حباب‌دار نباشند، جدی باشند اما نه هم جدی احساسات فراق شکل یک التماس را به خود می گیرد که فقط به عشق خدا اجازه دهید زنان زندگی کنند. (برای اهداف فیلم، خدا روث هندلر خالق باربی است.)

باربی از تضادهای یک اثر هنری اصیل، گویا و فردگرایانه بودن که تحت حمایت یک شرکت تولید شده است، عرق می‌کند. اوپنهایمر تبدیل به یک کابوس از بدترین سناریوی خود می شود. نولان قوس اخلاقی جی. رابرت اوپنهایمر، فیزیکدان پروژه منهتن را دنبال می کند که پس از مشاهده سوزاندنی که در ناکازاکی و هیروشیما ایجاد کرد، بر ضد اشاعه هسته ای تاکید کرد.

از طریق مبارزه برای حفظ خودمختاری در حین کارکرد با سیستم‌های نهادی بزرگ – مفهومی که شکاف این فیلم‌ها را بین سیاست جنسیتی و سیاست ساده پر می‌کند – آنها در مراحل مختلف فکری به نتیجه‌هایی می‌رسند. خشمگین و در عین حال تمام نشدنی، باربی مانند بیانیه هنرمندی است که بهترین تلاش خود را برای حفظ خود در حین مانور دادن در ماشین هالیوود انجام می دهد. تیره و تار و شکست خورده حتی در پیروزی های حرفه ای، اوپنهایمر از کسی می آید که مدت هاست امید به تصویر بزرگ تصاویر بزرگ را رها کرده است.

و با این حال، نمی توان انکار کرد که تعداد بیشماری از دختران با بهترین دوست خود در زمان بازی احساس می کنند. در حالی که باربی از بعد فانتزی خود در ساختگی به واقعیت سفر می کند و به عقب برمی گردد، او چالش های دائمی را برای تصور خود از خود ایجاد می کند و در نهایت به انسانیت ساده ای می نشیند که در یک خط پانچ عالی اسیر شده است.

جی رابرت اوپنهایمر (کیلیان مورفی)، با کت و شلوار و کلاه قهوه‌ای، لوله‌ای در دست دارد و در صحرای نزدیک ردیفی از تیرهای تلفن در اوپنهایمر کریستوفر نولان ایستاده است.

عکس: ملیندا سو گوردون/یونیورسال پیکچرز

باربی و اوپنهایمر هر دو در 21 جولای در سینماها هستند.

منبع: https://www.polygon.com/23801761/barbenheimer-barbie-oppenheimer-double-feature-theme-connections

آن روح‌های بی‌باک که این مسیر دوگانه را طی می‌کنند، از رسانه‌های اجتماعی برای اندیشیدن به زمان‌بندی بهینه برای خوردن دو قطعه عظیم فیلم استفاده کرده‌اند. این تامل عموماً به انتخاب دوتایی بین حالات خوب در یک قطب و ویرانی در مقیاس دورانی در قطب دیگر خلاصه شده است.

و به اندازه کافی آسان است که این نگرش بردبار را بر روی خود گرویگ ترسیم کنیم، زیرا او با الزامات و محدودیت های فیلمسازی تجاری حساب می کند. قراردادی برای نظارت بر یکی از برادران وارنر. گران‌ترین پیشنهادهای باکس آفیس سال با 145 میلیون ریسمان ارائه می‌شود، اما او به شخصیت و بینشی که در وهله اول اعتماد خیرینش را جلب کرد، محکم پایبند بود. یک رگه خرابکارانه به عرض بزرگراه، ماجراهای سوررئال باربی را متحرک می کند، که شامل استفاده های بیشتری از کلمه «پدرسالاری» نسبت به آنچه انتظار دارید در یک بعدازظهر در مالتی پلکس بشنوید، می شود.

همانطور که در مورد سرهم‌بندی زیر مولکولی توصیه می‌شود، اوپنهایمر آزمایشگاه و سایت آزمایشی لوس آلاموس خود را با نهایت دقت اداره می‌کند و همه به تخصص همکارانی که خردمندانه انتخاب شده‌اند اعتماد دارد. با این حال، هنگامی که سر تخم‌مرغ‌ها به هدف خود رسیدند، عمو سام بمب افکن را با برنامه‌ای برای ارتقای نمایی مگاتناژ آن با استفاده از هیدروژن کنار می‌گذارند. روایت مردی که خود را متقاعد می‌کند که دارد چیزی را شخصاً معنادار می‌سازد، فقط با وحشت تماشا می‌کند که دولتش آن را تصاحب می‌کند و از آن برای اهداف دیستوپیایی خود استفاده می‌کند، خود را به تمثیل صنعتی دوقلوی «پدر بمب اتمی» با پدر قطب خیمه‌ای ابرقهرمانی مدرن وامی دارد.

گرویگ در کنایه ای به 2001: یک ادیسه فضایی با زبان پلاستیکی تا حدی در گونه ارائه شد – مانند تقریباً همه چیز در ریف خودآگاه مزمن او بر روی خودش. مارگو رابی در کلاسیک استنلی کوبریک، جای یکپارچه ابسیدین بلند را می گیرد که موهبت اختراع را به میمون های حیله گر ماقبل تاریخ می بخشد. این تصویر، عروسک باربی را به عنوان مهم ترین ساخته در جدول زمانی گونه ما قرار می دهد.

باربی (مارگو رابی)، با کلاه گاوچران سفید و شلوار جین دو تکه بدون آستین و بند دار، با یک بازو بزرگ

عکس: تصاویر برادران وارنر

ولی باربی وابسته به یک بحران وجودی است که به یک مارپیچ افسردگی می چرخد ​​که با ترس از مرگ به حرکت در می آید، در حالی که اوپنهایمر بین ملاحظات سنگین فراموشی خود، فضای زیادی برای خرده پاپ کورن پیدا می کند. در هر صورت که آنها را تماشا کنید، این بلاک باسترهای به ظاهر متفاوت می توانند به عنوان دو نیمه از یک کل موضوعی واحد خوانده شوند.

در فیلم نولان، اوپنهایمر (با بازی کیلیان مورفی) در طول فرآیند توسعه بارها و بارها با کارگزاران دولتی ارتباط برقرار می‌کند و قاطعانه تاکید می‌کند که توانایی وحشتناک پرومته در تقسیم یک اتم باید برای برقراری صلح به جای تقویت مزیت استراتژیک استفاده شود. ساده لوحی او، همراه با اطمینان به خود مبنی بر اینکه نازی ها بمب اتم را در صورت عدم ساختن خواهند ساخت، او را به سمت ظرفیت مخربی سوق می دهد که بشر هرگز نباید به آن دسترسی داشته باشد. درست همانطور که اوپنهایمر با تمام فاجعه‌بار کار دستی‌اش بیدار شده است، فدرال‌رزروها همدستی می‌کنند تا او را از برنامه‌ای که آغاز کرده بود با لطمه زدن به شهرتش و تمرکز بر روابط کمونیستی گذشته‌اش بیرون بکشند. او که بسیاری از عمر خود را به عنوان باهوش ترین مرد اتاق گذراند، نمی توانست ببیند چه زمانی از او استفاده می شود.

آشکارترین ارتباط بین این دوئیست های بعید برای تاج فیلم تابستانی فقط در مورد طبقه بندی است. آنها بالاترین سطح تولیدات هستند که زیر بنرهای استودیویی با بودجه مناسب ساخته شده اند و به ترتیب توسط یک جفت نویسنده با نام تجاری ساخته شده اند: گرتا گرویگ برای باربی، کریستوفر نولان برای اوپنهایمر. کارگردان ها هر دو زمان زیادی را صرف فکر کردن کرده اند و صحبت کردن در باره وضعیت فیلم بزرگ آمریکایی; آنها بالفعل حافظان شعله آن هستند و نگرانی هایشان اکنون در زیرمتن آخرین آثارشان فیلتر شده است. در رجیسترهای تونال که از یکدیگر فاصله دارند، باربی و اوپنهایمر هر کدام بر روی نمادی تمرکز می کنند که با مسئولیت و همدستی دست و پنجه نرم می کند و تلاش می کند تا بفهمد که چقدر در تار و پود دنیای خود بزرگ و مرکزی است.

جی. رابرت اوپنهایمر (کیلین مورفی) در حالی که زیر پرچم آمریکا در اوپنهایمر کریستوفر نولان ایستاده است، پوزخند می زند و کلاه خود را برای جمعیتی که در فضای باز تشویق می کنند تکان می دهد.

عکس: یونیورسال پیکچرز

بیان‌های عظیم و خاص از دیدگاه کارگردانی در سطح استودیو به ندرت اتفاق می‌افتد که گروهی بی‌طرف در تیم اوپنهایمر و تیم باربی می‌توانند در مورد دوز دوگانه آخر هفته به توافق برسند. نشانه ای از سلامت قوی برای فیلم ها. خود محتوای فیلم ها داستان دیگری را روایت می کند. هر دوی این فیلم‌ها نگران هستند – تا حدی که کاملاً ناامید شده‌اند – در مورد اینکه آیا مردم این اختیار را دارند که تحت سیستمی که به طور ستیزه‌جویانه با اراده مستقل مخالف است یا خیر، کار درستی انجام دهند. هالیوود چه به عنوان یک سرزمین فانتزی معیوب یا یک زمین بایر معنوی گسترده به تصویر کشیده شود، هالیوود زمین های خصمانه را ایجاد می کند. حتی برای کسانی که مصمم به پیمودن آن هستند و استقامت برای رسیدن به سطوح بالاتر آن را دارند، رسیدن به اوج مانند این دو فیلم، فقط دید واضح‌تری از میزان سختی آن را ارائه می‌دهد.

تا حدی، فیلم بر این باور است که این درست است: روایت صوتی از هلن میرن برای توضیح اهمیت عمیق رحم جایگزین بزرگسالان که این اسباب‌بازی به دختران جوان ارائه می‌دهد، وارد می‌شود. فیلمنامه باربی را به عنوان یک الگوی فمینیستی معرفی می کند که الهام بخش دختران آمریکایی برای گرفتن مدرک دکترا، جایزه نوبل یا ریاست جمهوری است. سپس می پذیرد که انتظار از یک محصول Mattel بسیار زیاد است، به خصوص محصولی که سابقه ارتقای تناسبات بدنی مشکل ساز دارد.