نقد و بررسی The Lord Of The Rings: Gollum – ما آن را نمی خواهیم، ​​ما به آن نیاز نداریم

فرمت فایل این ویدیو نامعتبر است.

بازی در Cirith Ungol، حومه موردور پر از ارک آغاز می شود، حدود 60 سال پس از اینکه بیلبو بگینز حلقه تک را از قهرمان لزج و ضعیف ما، اسماگول – یا گولوم، همانطور که شناخته شده است، دزدید. نه چندان دور قبل از اتفاقاتی که در The Fellowship of the Ring رخ می دهد، محور داستان فوراً برای هر کسی که حتی از لحاظ پیرامونی با سریال آشنا است قابل تشخیص است: گولوم باید بیلبو را پیدا کند و “گرانبهای” او را به هر قیمتی که شده پس بگیرد، در حالی که اجتناب می کند. خشم سائورون در طول راه

با این حال، داستان بهترین چیزی است که The Lord of the Rings: Gollum برای آن انجام داده است، و با یک موسیقی متن حماسی مناسب پشتیبانی می شود. لحظات گفتگو بین گولوم و آلترایگوی او اسمیگول، که در آن شما باید شخصیت دیگر را متقاعد کنید تا تصمیمی را اتخاذ کند، نماهای جالبی از کشمکش اخلاقی درونی شخصیت است که او را در وهله اول تا این حد کهن الگویی کرد (حتی اگر صداگذاری هدایت کننده این صحنه ها در مقایسه با تصویر نمادین اندی سرکیس در فیلم ها کم رنگ است). تعداد انگشت شماری از شخصیت‌های جدید، زمینه و بافتی را به آنچه که یکی از کم‌کاوش‌ترین دوره‌های زمانی سریال تالکین است، اضافه می‌کنند.

با کلیک روی “ورود”، با GameSpot موافقت می کنید

شرایط استفاده و
سیاست حفظ حریم خصوصی

با این حال، آنها می‌توانستند بسیار عمیق‌تر پیش بروند، و بازی پیرامون داستان در نهایت بیش از حد حواس‌پرتی است که نمی‌تواند واقعاً طنین‌انداز شود. شاید بهتر بود Daedalic به جای تیراندازی برای ستاره ها، منابع بیشتری را برای غنی سازی داستان و نزدیک شدن به بازی به عنوان یکی از مشخصه های ماجراجویی اشاره و کلیک سرمایه گذاری می کرد. همانطور که پیش می‌رود، ممکن است در اینجا به اندازه‌ای باشد که طرفداران سرسخت و تشنه‌ی اطلاعات سری دندان‌های خود را در آن فرو ببرند، اما برای یک بازیکن معمولی، داستان نمی‌تواند وزن بقیه‌ی بازی را تحمل کند.

وقتی صحبت از مخفی کاری به میان می‌آید، گیم‌پلی بازی از ابتدایی‌تر نیست، بیشتر به لطف بی‌کفایتی گیج‌کننده هوش مصنوعی دشمن. خزیدن در میان سایه ها کافی است تا شما را از دید نگهبانان اورک پنهان نگه دارد. حتی ممکن است متوجه شوند که شما در حال عبور از یک اتاق هستید و برای تحقیق می‌روید، اما اگر به موقع وارد یک سایه شوید، حتی زمانی که فاصله‌شان چند اینچ بیشتر نباشد، کاملاً برای آنها نامرئی خواهید بود. گاهی اوقات برای عبور از آن باید منبع نوری را بردارید، که اورک ها با راه رفتن روی آن، لحظه ای خیره شدن به آن و سپس بازگشت به مسیر خود بدون اینکه دوباره آن را روشن کنند، به آن پاسخ می دهند.

اکنون، موفقیت فنی تنها عامل تعیین کننده در مورد سرگرمی نیست. نمونه‌های زیادی از بازی‌هایی وجود دارند که در زمان انتشار با مشکلاتی مواجه بودند، اما با توجه به قدرت گیم‌پلی خود، همچنان توانستند تجربه‌ای لذت‌بخش باشند. متاسفانه بازی The Lord of the Rings: Gollum نمونه ای از چنین بازی هایی نیست. بارزترین مشکل گیم پلی آن طراحی ماموریت آن است. بدون چند هدف عمیق تر در لحظات داستانی بزرگ، اکثر وظایف شما به نسخه ای از “دنبال کردن شخص!” “چیزی را جمع کن!” یا در یک مورد به معنای واقعی کلمه “در صف بایست!” اگر این ماموریت ها در یک محیط بزرگ و جهان باز انجام شوند، یک چیز است، اما در عوض، اکثر آنها در نیمه اول بازی در محدوده های تنگ Barad-dûr قرار می گیرند، جایی که شما مجبور هستید بارها و بارها از بسیاری از مکان های مشابه بازدید کنید تا داستان را پیش ببرید. بازی کاملاً خطی است، بنابراین مسیر رسیدن به ایست بازرسی بعدی همیشه روی ریل احساس می‌شود و جایی برای کاوش یا تفکر بیرون از جعبه باقی نمی‌گذارد.

بخوانید:   مجموعه بازی های قدرتمند بازی Xbox + FTC Trial Revelations – Unlocked 600

لطفاً از یک مرورگر با قابلیت ویدیوی html5 برای تماشای فیلم استفاده کنید.

ماجراجویی مخفی کاری با تأخیر طولانی از Daedalic Entertainment، حول محور یکی از نمادین ترین (اگر نه دقیقاً دوست داشتنی) شخصیت های سرزمین میانه، به سادگی از این جا یا آنجا غافل نمی شود: این یک فاجعه افسار گسیخته است که واقعاً حماسی دارد – مانند در سطح تالکین حماسه — تناسبات فراتر از طراحی سطح بسیار ساده، گرافیک قدیمی و گیم پلی عمیقاً غیر جالب، The Lord of the Rings: Gollum به حدی شکسته شده است که تقریباً غیرقابل بازی است، و آن را به یکی از بدترین موارد استفاده از یک ملک دارای مجوز در حافظه اخیر تبدیل کرده است.

ثبت نام کنید یا هم اکنون وارد شوید!

اگرچه گیم پلی بازی در اغلب موارد بسیار آسان است، اما آمار گلوم به طور قابل توجهی مانع شما می شود. استقامت شما، که برای دویدن و بالا رفتن از اشیاء خاص لازم است، به سرعت کاهش می یابد و با سرعت حلزون دوباره بارگیری می شود. سلامتی شما نیز به همین ترتیب شکننده است. شما آسیب سقوط را از ارتفاعات گاهی خنده دار کم دریافت می کنید و منابع برای پر کردن HP (عمدتاً کرم ها و قارچ ها) اندک است. هیچ قابلیت یا ارتقای جدیدی برای باز کردن قفل در بازی وجود ندارد. در حالی که آن را است یک ایده بالقوه جالب برای انعکاس ماهیت پژمرده گولوم در آمارهای پایین شخصیت، در نهایت بیشتر شبیه یک آزاردهنده است تا یک وسیله داستان سرایی معنادار.

شرحی ارائه نشده است

وقتی صحبت از هنر می شود، من یک مازوخیست هستم. من به موسیقی گوش می دهم که شنونده معمولی ممکن است آن را “غیرقابل شنیدن” توصیف کند. من از لجن خزیدن پوست موزیکال اصلی فیلم سینمایی Cats لذت می برم. من به سمت بازی هایی گرایش پیدا می کنم که باعث می شوند سرم را به دیوار بکوبم، خوب یا بد. با این حال، هر معتاد درد حد خود را دارد، و ارباب حلقه ها: گولوم مرا به سمت خودم هل داد – و سپس مقداری.

می‌خواهید این تنظیم را برای همه دستگاه‌هایتان به خاطر بسپاریم؟

بخوانید:   پایان TOTK یکی از بزرگترین مسائل The Legend of Zelda را در بر می گیرد

متأسفیم، اما شما نمی توانید به این محتوا دسترسی پیدا کنید!

لطفا تاریخ تولد خود را برای مشاهده این ویدیو وارد کنید

برای تماشای فیلم ها به یک مرورگر فعال جاوا اسکریپت نیاز دارید.

فراتر از این مشکلات بالقوه خراب‌کننده بازی، The Lord of the Rings: Gollum پر از انواع دیگر اشکالات است، از خنده‌دار گرفته تا ناامیدکننده سفید. گاهی اوقات، قبل از اینکه در یک غرغر منزجر کننده بمیرم، فقط برای اینکه خودم را در زمین گیر کرده بودم، بار می کردم. مواقع دیگر، من در “قوزه” گیر می کردم یا نمی توانستم به طور کامل حرکت کنم و مجبور شدم بازی را دوباره شروع کنم. کات‌سین‌ها اغلب به‌طور ناگهانی پایان می‌یابند و NPC‌هایی که معمولاً خارج از فوکوس هستند وسط جمله را قطع می‌کنند. یک صحنه وحشتناک فرار با موسیقی دراماتیک در یک اجرا تنظیم می شود و سپس در مرحله بعد کاملاً بی صدا خواهد بود. لیست ادامه دارد.

ماهیت کوکی برش ماموریت ها با یک سیستم پیمایش به خصوص سرگرم کننده یا مبتکرانه خنثی نمی شود. رسیدن از نقطه A به نقطه B تقریباً همیشه مستلزم استفاده از همان مجموعه کوچک ابزار است – یعنی بالا رفتن از یک مسیر از پیش تعریف شده روی دیوار، برآمدگی در امتداد طاقچه ها و پریدن از میله های میمون. به نظر می‌رسد که آنها چند مورد از ابتدایی‌ترین مکانیک‌های صعود را از بازی‌هایی که آن‌ها را محبوب کرده‌اند انتخاب کرده‌اند، اما نتوانسته‌اند آن‌ها را با تنوع یا آزادی لازم برای لذت‌بخش کردن تجربه، زمینه‌سازی کنند.