نمایش جدید Walking Dead Dead City زمانی بهترین است که فراموش کند که یک اسپین آف است
این کاراکترها را ناتوان نمی کند. کوهان برای مگی خستگیهای جهانی را به ارمغان میآورد، زیرا او یکی از طولانیترین بازماندههای آخرالزمان همیشه سبز AMC است. از سوی دیگر، مورگان نقش نگان را به عنوان یک گروه کر یونانی تقریبا سادیستی بازی می کند شهر مردهخشونت و سکانس های اکشن، تا حدی که او در واقع با فرکانس منصفانه در مورد جالب یا افتضاح بودن چیزی اظهار نظر می کند. آنها با هم یک پویایی ضعیف و در عین حال کاریزماتیک دارند: دو نفر که با هم کنار نمی آیند، اما خدایا، وقتی تا اینجا پیش رفتی و در کنار کسی هستی که نمی خواهد به تو خنجر بزند یا گوشتت را ببلعد. باید آن را به عنوان یک برد در نظر بگیرید.
مرده متحرک بیشتر در مناطق مرطوب جنوب شرقی قرار داشت، جایی که مناظر خالی روستایی اغلب جای خود را به انبوهی از زامبی ها می داد که در مراتع و مزارع قدم می زدند. شهر مرده ما را به منهتن بسیار ترسناکتری میبرد (در واقع نیوجرسی، اما دیدن برخی ساختمانها در چند طبقه در The Walking Dead به شما اجازه میدهد تا هر گونه اختلاف را ببخشید)، بنابراین به جای خانههای کشاورزی و جنگلها، فرار مردگان شهر مرده شخصیتها را به بالای آسمانخراشها و از میان کوچهها میبرد. در اپیزود اول، زامبیها در تلاشهایشان برای خوردن قهرمانان از پشت بامها به طرز عجیبی سقوط میکنند، که یادآوری خندهدار روزهای شکوه عجیبتر این فرنچایز است. این یک نوع “اوه، ها، من حدس می زنم که این است خواهد شد اتفاقی برای مردگان بیفتد» که فرنچایز زمانی که بخواهد می تواند به خوبی از پس آن بربیاید.
عکس: پیتر کرامر/AMC
شهر مرده لورن کوهان را می بیند که در نقش مگی – که جدای از یک انحراف کوتاه در پروژه های دیگر، از فصل 2 به عنوان تکیه گاه اصلی سریال شناخته می شود – با نگان جفری دین مورگان، شخصیتی که سریال را در آخرین لحظات فصل شروع کرد، همکاری می کند. 6 به عنوان یک جنگ سالار شرور که با چوب بیسبال به سر شخصیت های محبوب می کوبد. در طول چند فصل نسبتاً پر زحمت، او تبدیل به یک ضدقهرمان خواهد شد، آن جور آدمی با قواعد اخلاقی منحرف که اگر به معنای نخوردن باشد، حاضر است با آدم های خوب بازی کند. یا شلیک کرد
در بهترین لحظاتش، شهر مرده می تواند چنین احساسی داشته باشد، به خصوص زمانی که به معرفی آنتاگونیست اصلی سریال می رسیم – کروات، که ژلیکو ایوانک با لذت صحنه خواری بازی می کند. شرورهای Walking Dead معمولاً به یک الگوی شدت عبوس و به دنبال آن شکست بیرحمانه پایبند هستند. (راست بگویم، بسیاری از شخصیتها، چه بد و چه بد، این مسیر را دنبال میکنند.) اما ایوانک از همان ابتدا به کروات نوعی اهریمنی خشن و گستاخ میدهد. به این ترتیب، او آنتاگونیست اصلی سریالی است که وقتی چیز زیادی برای گفتن ندارد و با قدرت وجود دارد، پیشرفت می کند. ارتعاشات. انتظار اینکه The Walking Dead در سال 2023 به طور ناگهانی با فیلمی از جان کارپنتر مطابقت داشته باشد، یک سوال کاملاً ظالمانه است، اما کروات احساس زیادی دارد در رفتندوک، مردی که تماماً شخصیتی عجیب و غریب و هوس های آشفته دارد، و زمانی بهترین کار را می کند که نیازی به توضیح بیش از حد نداشته باشیم.
عکس: پیتر کرامر/AMC
عکس: پیتر کرامر/AMC
عکس: پیتر کرامر/AMC
چیزی که بازگشت به آن زمانهای سادهتر نیست، پویایی بین مگی و نیگان است، یکی که اثربخشی آن ایجاب میکند که همچنان به قتل گلن اشتیاق داشته باشید – رویدادی که در سال 2016 اتفاق افتاد و ظاهراً باعث افت شدید سریال اصلی شد. محبوبیت در زمان مردگان متحرک، این برای همیشه گذشته است، و با توجه به حجم داستان و قرار گرفتن در معرض نمایشی که این فرنچایز از آن زمان تا به حال طی کرده است، تقریباً غیرممکن است که شما در خشم ریشهدار مگی شریک شوید، اگر برای این کار با آن همگام باشید. طولانی حتی اگر این کار را نکرده باشید، نمایش ممکن است بهترین کار را داشته باشد، و زخمهای مرگ گلن هنوز التیام نیافته است. از طرف دیگر، نگان دیگر آن مزیت وحشیانه ای را که با آن شروع کرد، ندارد. جهنم، شخص از آن زمان تا به حال یک شخصیت قابل بازی در یک بازی ویدیویی Tekken بوده است. در هر صورت، او اکنون عموی بسیار شرور The Walking Dead است. او آنقدر در اطراف بوده است که شما کمتر نگران تلاش او برای رستگاری هستید و احتمال اینکه او را به عنوان یک آدم کش قاتل ببینید.
بنابراین آنها یک زوج عجیب و غریب هستند، حتی اگر این واقعیت را نادیده بگیرید که یکی از آن سرهای چوب بیسبال متعلق به همسر فقید مگی، گلن، دوست داشتنی ترین شخصیتی است که این فرنچایز تا به حال ساخته است. هرشل، بچه گلن و مگی، اخیراً ربوده شده است و مگی را رها می کند تا در ماموریت نجات از نیگان کمک بگیرد.
این یک بازیگر اصلی ساده است، و بهترین لحظات آن به وضوح یادآور یکی دیگر از رسانه های “ورود به منهتن دیستوپیایی و بیرون رفتن با کسی” است: جان کارپنتر فرار از نیویورک. در آن فیلم، که شاهد نفوذ «مار» پلیسکن در نیویورک برای دستگیری رئیسجمهور بود و قبل از اینکه «دوک» که اداره شهر زندان را به هلاکت میرساند، او را نابود کند، روابط شخصیتها هم بهخوبی فرسوده شده و هم استخوانهای برهنه به نظر میرسد. بسیاری از شخصیتها Snake را میشناسند (یا حداقل میدانند که او کیست)، اما بر خلاف او شهر مرده – که در هر اپیزود با شخصیتهای جانبی خود مستعد غوطهور شدن در چندین مونولوگ فاشکننده گذشته است – تاریخچههای آنها به حال خود رها میشود. گامهای بینقصی را ایجاد میکند (کارپنتر معروف است که صحنهی پیشگفتار طولانیتری را حذف کرد که به مار پسزمینهی بیشتری بخشید)، و فضای بد خلقی تنها با اضطراب دندان قروچه همه در اطراف یکدیگر تشدید میشود.
بسیاری از مردم در تعقیب مردم هستند – خود نیگان توسط مجریان قانون پسا آخرالزمانی، یعنی پرلی آرمسترانگ، که گایوس چارلز با حیرت مناسب بازی میکند، تعقیب میشود – و هر زمان که تصمیم میگیرد به جنبههای دیگر جهان منبسط شده The Walking Dead بپردازد یا در چارچوب عریضتر آن قرار میگیرد، همه چیز تا حد خزیدن کند میشود. دیدن اینکه چگونه سکونتگاههای دیگر چگونه پیش میروند، خوب است، اما روایتی مانند این هوس سرعت دارد. حتی بینشهای کوچکی که در مورد جوامع تشکیلشده در منهتن به ما دادهایم، به عنوان یک انحراف (پسر مگی توسط یک دیوانه ربوده شده است! همه چیز باید سریعتر از این پیش برود!) از خطرات ناامیدکننده نقطه پایانی آن کمک میکند.
فرنچایز Walking Dead با 11 فصل از یک سریال اصلی، هشت فصل از یک سریال همراه، و اسپین آف های مختلف دیگر که در حال حاضر یا در دست ساخت هستند، زمینه های زیادی را در ژانر زامبی پوشش داده است. این یک عنصر اساسی فرهنگی است، با ارزش شوک آن که به ضرب وشتم اعداد جهش یافته است، که تجدید آن در سطح مفهومی غیرممکن به نظر می رسد. ولی The Walking Dead: Dead City برای انجام آن تلاش می کند و در نیمه راه موفق است. قدرت موضوعی آن تنها بر این اساس است که چقدر مایلید به آسیب های عاطفی شخصیت ها اهمیت دهید. مرده متحرک در این مرحله اواخر، اما بهترین لحظات آن زمانی فرا میرسد که دنیای سابقشان را پشت سر میگذارد.
بدیهی است که ما دوست داریم از لحاظ عاطفی به افرادی که مورد هجوم قرار می گیرند وابسته باشیم، اما در سریالی که به شدت و در عین حال بسیار متزلزل بر روی مشهورترین مرگ این مجموعه ساخته شده است، لزوماً نیازی نیست که در جایی جز با آنها باشیم. مگی و نیگان در شهر نیویورک. The Walking Dead: Dead City وقتی فراموش کند که بخشی از مردگان متحرک است، بهترین کار را دارد.