پایان ایندیانا جونز و شماره گیری سرنوشت، توضیح داده شد
ایندیانا جونز و شماره گیری سرنوشت در نقطه ای از زندگی ایندی قرار می گیرد که او دیگر احساس نمی کند به او تعلق دارد. بشر به ماه رسیده است، پسرش موت (Shia LaBeouf in پادشاهی جمجمه کریستالی) در ویتنام درگذشت، ازدواج او با ماریون ریونوود (کارن آلن) به پایان رسیده است و او در آستانه بازنشستگی از حرفه طولانی خود به عنوان استاد است. طنین موضوعی قوی در ایده ایندیانا جونز وجود دارد که آرزوی پنهان شدن در گذشته را دارد، و میخواهد زمانی که به طور معجزهآسایی در دورهای که زندگی خود را وقف مطالعه کرده بود در آنجا بماند.
«باستان شناسی جستجوی واقعیت است، نه حقیقتایندی در ابتدای کلاس به کلاس درس می گوید ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی. این یک خط هوشمندانه است که هم بزرگترین انگیزه ایندی و هم بزرگترین نقطه کور او را خلاصه می کند: او قاطعانه معتقد است که تاریخ قابل کشف و توضیح است، حتی زمانی که او دائماً با چیزهایی روبرو می شود که توضیح را به چالش می کشد و به عنوان یک شخص به دلیل آن رشد می کند.
فیلمهای ایندیانا جونز همیشه به سریالهای ماجراجویی تبدیل میشدند. آنها در سال 1981 بودند که مهاجمان کشتی گمشده برای اولین بار پخش شد و در سال 2008 با پادشاهی جمجمه کریستالی – فیلمی که در عین تمسخر، برای تداعی کننده علمی تخیلی دهه 50 طراحی شده بود، همانطور که فیلم های قبلی این فرانچایز فیلم هایی مانند ماجراجویی 1939 را تداعی می کردند. گونگا دین. در حالی که شماره گیری سرنوشت همه چیز در مورد یک قطب نما است، بینندگان خود را به جایی نمی برد جز فیلم های دیگر ایندیانا جونز. این فرنچایز را به یک ماروبوروس ناف خم می کند. به طور سطحی، همانطور که منگولد می گوید، داستانی است در مورد ادامه دادن. اما اینطور نیست – این یک داستان قهقرایی درباره انتخاب دنیایی است که ایندی می شناسد و تاریخی که می شناسد. و این در مورد خود فرنچایز عقب نشینی به تقلید از خود است. دقیقاً مانند خود ایندیانا، این نصب نهایی مجموعه در گذشته گیر کرده است – و هیچ نشانه ای از پیام مشکل ساز آن را نشان نمی دهد.
The Dial همانطور که تبلیغ می شود کار می کند و Voller را به شکافی در زمان در مرکز یک طوفان سوق می دهد. اما محاسبات وولر اشتباه است – پورتال هواپیمای او را که پر از نازیهای مخفی است به جنگ باز نمیگرداند، بلکه به شهر سیراکوز سیسیلی در حدود سال 212 قبل از میلاد، زمانی که شهر در محاصره رومیها بود، میبرد. این نبردی است که ارشمیدس در آن می میرد.
تصویر: لوکاس فیلم
(اد. توجه داشته باشید: اسپویلر برای کل ایندیانا جونز و شماره گیری سرنوشت دنبال کردن.)
Table of Contents
ایندیانا جونز و شماره گیری سرنوشت چگونه به پایان می رسد؟
مانند هر فیلم ایندیانا جونز پس از سال 1984 معبد عذاب، ایندیانا جونز و شماره گیری سرنوشت اینجاست تا به شما یادآوری کنم مهاجمان کشتی گمشده. همهی موفقیتها را دارد: ایندیانا جونز (هریسون فورد) باستانشناس جهانگرد، با اکراه با مارها روبرو میشود و با وظیفهشناسی با نازیها روبرو میشود. به علاوه: جان ریس دیویس در نقش یک مصری! این فیلم به قدری درگیر هیجانات نوستالژیک است که به راحتی می توان فراموش کرد که کارگردان جیمز منگولد، در کنار نویسندگان دیوید کوپ و جیز و جان-هنری باترورث، بسیار آگاهانه داستانی درباره ایندیانا جونز در پایان کار خود تعریف می کنند. علاقه واقعی به بردن او به جایی جدید داشته باشید چیزی که به عنوان کمان نهایی او در نظر گرفته شده است.
مشکل اینجاست که با فیلم های ایندیانا جونز قبل از آن ناسازگار است.
پرونده علیه پایان Dial of Destiny
که در شماره گیری سرنوشت، ایندی به توانایی های Dial شک دارد، اما در نهایت او را مجبور به مقابله با چیزی که نمی فهمد، نمی کند. در واقع، او را با نسخه ای از دنیایی که از قبل می شناسد وسوسه می کند.
هلنا، هوشمندانه، ایندی را ناک اوت می کند و او را به سال 1969 برمی گرداند، جایی که می تواند در بیمارستان بستری شود و نجات یابد.
پرونده پایان Dial of Destiny
این یعنی شماره گیری سرنوشتآخرین اقدام او ممکن است برای بینندگان غافلگیر کننده باشد، حتی اگر فیلم آن را به عنوان یک احتمال در سراسر آن آزار می دهد. شاید این دردناک ترین لحظه ایندیانا جونز از آن زمان باشد – خوب، پایان فیلم قبلی ایندیانا جونز، پادشاهی جمجمه کریستالی. اگر هیچ چیز دیگری نباشد، یک سنت غنی از پایان های فراموش نشدنی را به ماجراهای ایندی منتقل می کند. همچنین به نظر می رسد که برخلاف روح هر فیلم ایندیانا جونز قبل از آن است. بیایید در مورد آن صحبت کنیم.
با وجود اینکه همان دو نفر – استیون اسپیلبرگ و جورج لوکاس – هر فیلم قبلی ایندیانا جونز را پشت سر گذاشتند، هر فیلم طعم متفاوتی دارد. با این حال یک چیز ثابت است: مصنوع در مرکز هر داستان مرز بین واقعیت و تخیل را محو می کند و در آستانه تاریخ و اسطوره قرار دارد.
یورگن وولر (مدز میکلسن)، شرور فیلم، یک دانشمند نازی سابق است که با کمک به فرود روی ماه و تظاهر به اینکه اصلاح شده است، به لطف دولت ایالات متحده دست یافت. او مخفیانه دنبال Dial است به این امید که بتواند از آن برای سفر در زمان به جنگ جهانی دوم استفاده کند و نازی ها را به پیروزی برساند. آنچه در واقع اتفاق می افتد عجیب تر از این است.
ایندیانا جونز و شماره گیری سرنوشت ایندی و بسیاری دیگر از افراد کمتر خوش طعم را در حالی که برای یافتن آن مسابقه می دهند دنبال می کند آنتی کیترا، نام یونانی همنام Dial of Destiny است. صفحه ارشمیدس که به نام مخترعش، ریاضیدان یونانی ارشمیدس نیز نامیده میشود، ظاهراً قطبنمایی است که به ناهنجاریهای مکان و زمان اشاره میکند.
که در مصاحبه با Uproxxکارگردان جیمز منگولد خاطرنشان میکند که مصنوع در فیلم ایندیانا جونز مانند تفنگ چخوف است – شیء باستانی مورد بحث در قسمت اول باید در قسمت سوم از بین برود و قدرت خود را نشان دهد. همچنین، او استدلال می کند، باید به سفر شخصی ایندی گره بخورد، و به او کمک کند تا هر چیزی را که با آن دست و پنجه نرم می کند حل کند.
در حالی که دیدن ایندیانا جونز در حال صحبت با ارشمیدس سخت و کمی احمقانه است، شماره گیری سرنوشتفیلمنامه این لحظه را از نظر موضوعی تعیین می کند و می توان استدلال محکمی برای آن در منطق فیلم ارائه داد. با این حال، یک قدم به عقب برگردید، و پایان به استعاره ای از روش هایی تبدیل می شود که یک فرنچایز به عنوان دنباله پس از انباشته شدن توخالی می شود، و داستان از مرکز آن دورتر می شود.
تصویر: لوکاس فیلم
مبارزه نهایی در ایندیانا جونز و شماره گیری سرنوشت ایندی و دخترخواندهاش هلنا (فیبی والر-بریج) نازیها را شکست میدهند و از رومیها دوری میکنند. در پایان، قهرمانان موفق می شوند، اما ایندی آسیب جدی می بیند. هلنا می خواهد او را نجات دهد و به زمان حال بازگرداند، اما ایندی تحت تأثیر تاریخ زنده اطراف خود قرار می گیرد و پس از ملاقات با خود ارشمیدس، می گوید که می خواهد در گذشته در آنجا بمیرد.