بخش بزرگی از آنچه که آریا را متمایز می کند این است که چگونه فرمول معمول Castlevania را روی سر خود می چرخاند. ستارههای سریالی مانند بلمونتس و دراکولا را در ساعات اولیه نمایش نمیتوان یافت و مدت زیادی طول میکشد تا از خواب غفلت بیرون بیایند. به جای اینکه به عنوان یک شکارچی خون آشام کارکشته بازی کنید که سعی می کند جایزه نهایی را به دست بیاورد، شما یک بچه ترسیده هستید که به دلایل نامشخصی در یک قلعه شیطانی مکیده می شود. روایت ساده است، اما در یک بازی اکشن مانند این موثر است و آن را بالاتر از سایر بازی های این سری قرار می دهد. همچنین باس فایت های شگفت انگیز زیادی دارد، از جمله برخی از بهترین های مجموعه Castlevania به طور کلی.
روحهای زیادی در آریا از غم وجود ندارد که کاملاً بیفایده باشند، و من اغلب راههای جدیدی برای استفاده از تواناییهایی پیدا میکردم که اوایل آنها را رد کردم. به عنوان مثال، در اوایل، من یکی به نام استینگر به دست آوردم که به سوما اجازه می دهد در ازای MP، دم رشد کند، که در ابتدا عالی به نظر نمی رسید. با این حال، در پایان بازی، من آنقدر MP داشتم که حمله اضافی دم در اصل فقط یک آسیب اضافی با نوع صحیح سلاح بود، و آن را برای تعدادی از باس های آخر بازی مفید می کرد.
