یکی از بهترین درام های فیلم دبیرستانی انیمه به زودی نتفلیکس را ترک می کند

این تنش به روش‌های مختلف و شگفت‌انگیزی به سر می‌رسد، اما یکی از آنها منجر به فرستادن نیشیمیا به مدرسه دیگری می‌شود، در حالی که ایشیدا تنها مسئول عذاب او است. دوستانش از او دوری می‌کنند و او در احساس گناه و سردرگمی فرو می‌رود. در روزگار کنونی، ایشیدا دبیرستانی مردی است که از خود متنفر است و حاضر نیست به چشمان کسی نگاه کند و همه افراد مدرسه خود را در حال قدم زدن با ایکس های غول پیکر بر روی صورتشان تجسم می کند که نشان می دهد چگونه آنها را غیرقابل دسترس می بیند. . او آنقدر در احساس بی ارزشی خود غرق شده است که حتی سعی نمی کند ارتباط برقرار کند.

جای تعجب نیست که چرا انیمه های زیادی در ژانرها و دوره های مختلف بر تنظیمات دبیرستان تمرکز می کنند: این یک دوره شدید پر از تجربیات جدید رادیکال است. و در حالی که جوانان اغلب این را تا مدت‌ها بعد در زندگی تشخیص نمی‌دهند، اغلب دوره‌ای است که می‌آموزند چگونه انسان باشند و چگونه انسان‌های دیگر را بفهمند، بدون دستورالعمل یا ابزار اولیه. رسانه‌های آمریکایی در مورد دبیرستان معمولاً این پویایی را به روش‌های متفاوتی نسبت به رسانه‌های ژاپنی افزایش می‌دهند، و اغلب دانش‌آموزان را زودرس، خودتعریف‌شده و چنان بیش از حد کلامی نشان می‌دهند که به‌ویژه بزرگسالانی کوچک به نظر می‌رسند. (فقط نگاه کنید دختران بدجنس – ریچل مک آدامز 26 ساله بود که در آن فیلم نقش رجینا جورج را بازی کرد.)

صدای خاموش می تواند از نظر عاطفی خشمگین باشد: فیلم از رفتارهای خودکشی و حتی اقدام به خودکشی دوری نمی کند و چندین شخصیت مختلف زیر تنش چیزهایی که از سر می گذرانند گریه می کنند. یامادا تمام تکانه‌های تاریک و لحظه‌های تاریک را با یک پالت روشن و آفتابی در تضاد قرار می‌دهد و اغلب به تصاویر نوری که از آب می‌تابد، و کوی‌های درخشانی که روی سطح آب شنا می‌کنند، بازمی‌گردد. همه چیز روی صفحه نمایش در صدای خاموش از انرژی نور خورشید می درخشد – حتی لحظات ناامیدی و ناراحتی. این تقریباً به طرز منحرفی زیبا است زیرا زشتی انسان را بررسی می کند. حتی جزئیات کوچک، مانند نحوه پیچش دائمی تگ تی شرت ایشیدا از زیر یقه اش، برای بیان داستان استفاده می شود.

بخوانید:   تایتانیک اکنون در نتفلیکس است و بهترین زمان برای تماشای مجدد است

چه چیزی باعث می شود صدای خاموش روش های متفکرانه ای که تمام دیدگاه ها و نیازهای شخصیت های مختلف را در نظر می گیرد بسیار قابل توجه است. این بی‌تردید یک ملودرام است، تا جایی که شخصیت‌ها گاهی اوقات احساس می‌کنند که از نقطه باورشان اغراق می‌شوند: غافل‌انگاری ایشیدا و مهربانی نیشیمیا هر دو پس از مدتی خسته‌کننده می‌شوند، تا اینکه داستان نشان می‌دهد که واقعاً در زیر هر دوی آنها چه می‌گذرد. اما داستان فقط مربوط به آن دو نیست. این در مورد این است که چگونه افراد دلایل مختلفی برای مهربانی یا بی رحمی با یکدیگر دارند، و اینکه چگونه مبارزات دبیرستانی معمولاً بسیار پیچیده تر و ظریف تر از نسخه های آنها در تلویزیون و فیلم است.

وقتی ایشیدا دوباره با نیشیمیا روبرو می شود، این فرصتی برای او است تا یاد بگیرد چگونه دوباره وصل شود. او صمیمانه از نحوه رفتارش با او پشیمان است، اما این بدان معنا نیست که متوجه شده است چرا این کار را انجام داده است، یا اینکه می داند چگونه با او پس از سال ها انزوای اجتماعی ارتباط برقرار کند. از آنجا، صدای خاموش به روش‌های شگفت‌انگیزی به سمت بیرون حرکت می‌کند، زیرا بسیاری از همکلاسی‌های سابق این دو نوجوان با تفسیرهای خود از آنچه در دوران دبستان اتفاق افتاده و درگیری‌های عاطفی خود را برای گذراندن دوباره ظاهر می‌کنند.

اما همه آن احساسات بزرگ نیز جذاب و قانع‌کننده هستند، به‌ویژه در سطح ظرافت‌هایی که این داستان به آن‌ها می‌دهد، و چقدر عمیقاً از بازگشت به تفکر سیاه و سفید ساده درباره رفتارهای نادرست دوران کودکی و بزرگسالی خودداری می‌کند. ایشیدا و نیشیما که با یکدیگر تنها می مانند، ممکن است به راحتی گذشته خود را طی کنند و آینده متعادلی پیدا کنند. اما انتخاب‌های آن‌ها – و مکان‌هایی که به آنها حق انتخاب داده نمی‌شد – بر همه اطرافیانشان تأثیر گذاشت، و این آسیب‌ها نیز باید بررسی شوند تا هر کسی بتواند به راه خود ادامه دهد.

در یک افتتاحیه آرام و متفکرانه که به سرعت بین گذشته و حال جابجا می شود، شویا ایشیدا دانش آموز دبستانی با دوستانش به شیوه ای غیرعادی و غیرعادی وقت می گذراند و با شادی بین یک ماجراجویی کوچک دوران کودکی و ماجراجویی دیگری می دود. سپس یک دختر ناشنوا به نام شوکو نیشیمیا به کلاس درس او می پیوندد. ایشیدا که به دلایلی که نمی فهمد مجذوب و دفع می شود، بی امان او را قلدری می کند، در حالی که بقیه کلاس می خندند یا منفعلانه تماشا می کنند و از مداخله امتناع می ورزند. نیشیمیا، دختری مهربان و خندان که فقط دوست می‌خواهد، فقط از ایشیدا به خاطر هر رفتار ظالمانه‌ای که در حق او انجام می‌دهد، عذرخواهی می‌کند، که او را بیشتر عصبانی می‌کند.

اما سریال‌های انیمه دبیرستانی به احتمال زیاد به جنبه‌های نامشخص نوجوان بودن – به‌ویژه ناهنجاری‌های مربوط به مدیریت احساسات و تصمیم‌گیری در مورد اینکه چه چیزی امن یا هوشمندانه است برای دیگران فاش شود، استفاده می‌کنند. فیلم هیجانی نائوکو یامادا در سال 2016 صدای خاموشنتفلیکس را در 4 ژوئن ترک می‌کند، و بر حوزه‌های خاصی تمرکز می‌کند که اکثر داستان‌های دبیرستانی به آنها دست نمی‌زنند. این نگاهی به ویژه خام به آسیب هایی است که جوانان می توانند بدون قصد و بدون هیچ گونه پیش بینی دامنه اقدامات خود به یکدیگر وارد کنند. بسیاری از رسانه‌های دبیرستانی به قلدری می‌پردازند، اما اقتباس یامادا از مانگای یوشیتوکی اویما از داستان‌های ناب و آشنا دور می‌شود و چنان عمیق در احساسات نوجوانی فرو می‌رود که وزن تقریباً سرسام‌آور است.

صدای خاموش فیلمی عجیب برای تماشای افرادی است که مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند، با توجه به اینکه چقدر دلسوزانه به قلدر اصلی خود نگاه می کند، و چقدر همدلانه راه هایی را بررسی می کند که پاسخگویی برای رفتار او باعث رنجش او شده است. اما همچنین آشکارا نشان می‌دهد که هرکسی در صورت انجام کار، قادر به رستگاری است، و دلایل قلدری بسیار پیچیده‌تر از این است که «بعضی از بچه‌ها فقط بد هستند و باید شکست بخورند». سازندگان فیلم در اینجا درک می‌کنند که مسیر رسیدن به یک بزرگسال کامل از نظر عاطفی برای همه دشوار است و از جوانانی که تلاشی واقعی برای پیمودن آن مسیر انجام می‌دهند تجلیل می‌شود. این یک فیلم منحصر به فرد و قابل توجه است و ارزش تماشا کردن را دارد در حالی که هنوز به راحتی در دسترس است.

منبع: https://www.polygon.com/23739131/silent-voice-anime-leaving-netflixشویا ایشیدا، پسر کلاسی با موهای سیخ، خاک به سمت همکلاسی ناشنوا شوکو نیشیمیا پرتاب می کند و در صحنه ای از فلاش بک در فیلم A Silent Voice در مقابل شبکه ای از حصارهای زرد بر سر او فریاد می زند.

تصویر: انیمیشن کیوتو